روزی دروغ به حقیقت گفت برویم دریا شنا کنیم . . .
حقیقت بسیار ساده بود و پذیرفت ، آنها کنار آب رفتند و حقیقت لباسهایش را در آورد و در همان لحظه . . .
دروغ با لباس های حقیقت فرار کرد و رفت ، و از آن پس . . .
حقیقت زشت و عریان شد و دروغ در لباس حقیقت زیبا . . .
نظرات شما عزیزان: